صدرا (عسلک مامان وبابا)صدرا (عسلک مامان وبابا)، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

صدرا عسلک مامان وبابا

اولین سالگرد ازدواج باباجون ومامان با حضور قند عسلمون اقا صدرا

قند عسلم صدرا جون سلام عزیزم امروز فکر می کنم شما هم می دونستی برای من وبابا جون یک روز دیگه است اخه صبح که بلند شدم انقدر ورجه وورجه وشیطنت کردی فکر کنم می خواستی به من وبابایی بابت ساگرد ازدواجمون تبریک بگی، عزیزم مرسی   تبصره :می دونی برای مامانی وقتی حرکات قشنگت را حس می کنم قشنگترین لحظه های زندگی شکل می گیره      صدرا جون من وبابایی دقیقا 14سال پیش در چنین روزی که روز پنج شنبه هم بود در حین سادگی وبا توکل به خدای بزرگ به عقد هم در آمدیم البته من وبابایی یه ازدواج کاملا سنتی را داشتیم وامروز بعد از 14 سال من از خدا بسیار متشکرم که علاوه بر اینکه پدر ومادر بسیار خوبی بهم داده با دا...
31 مرداد 1390

سلامی دوباره به صدرا جون

صدرای عزیزم، سلام حالت چطوره ؟ ایشالا که خوب و سرحالی. البته با بررسی هایی که خانم دکتر مشهدی روی آزمایشهای مامان جونت انجام داد اطمینان داد که مشکلات مامانی برطرف شده و الان وضعیت بهتری داره و تو هم در سلامت هستی و نگرانی وجود نداره. همینطور آقای دکتر رضوانفر که آخرین وضعیت دیابت مامانی رو مشاهده کرد گفت دیابت تقریبا تحت کنترله. خدا رو شکر. از مامانی شنیدم که این روزا شیطونی می کنی و حرکتایی می کنی و به من و مامانی می گی که من می خوام بیام پیش شما دو  تا. باشه ما که از خدامونه تو پیش ما بیایی ولی نباید عجله کنی و هر وقت که زمانش رسید بیایی، مطمئن باش اگه خودتم ناز کنی که نیایی ما به زور میاریمت. از خدا می ...
21 مرداد 1390

تبریک برای نام

صدرا جان سلام پسر عزیزم،‌این اولین باریه که به این نام صدات می کنم. امیدوارم بعدها که به این دنیا قدم گذاشتی و رشد کرده و به مراتب بعدی دست پیدا کردی از نامی که مامانی و من برات انتخاب کردیم راضی باشی و این اسم برات افتخار به همراه داشته باشه. داشتن چنین اسمی رو بهت تبریک می گم. امروز روز اول ماه مبارک رمضانه، روزهایی که متعلق به خداست و همه ما مهمان خداییم در این روزها درهای رحمت خدا به روی بندگان بیشتر از قبل بازه چون خداوند میزبانشه و این میزبان برای مهموناش نه تنها چیزی کم نمیذاره بلکه بیشتر از لیاقتش هم بهش میده،‌از خدا میخوام که اولا برای همه سلامتی و بعد آرامش عطا کنه و به ما هم همینطور. بب خشید که چند روزی...
11 مرداد 1390

نام قشنگت

قند عسل مامان وبابا سلام عزیزم بالاخره بعد از چند روز بستری توی بیمارستان وبعدش سرماخوردگی سوغات بیمارستان یک کمی بهتر شدم امدم تا اینجا را بروز کنم عزیز دلم مامانی چند روزی که دیگه داره انسولینش را خودش تزریق می کنه و حرفه ای شده .         خوب بالاخره بعد از کلی شور و مشورت وفکر و پیشنهادهای متعدد باباجون اسم قشنگ صدرا را برای گل پسرمون انتخاب کرد عزیزم امیدوارم همیشه در سایه حق نامدار باشی و مثل معنی اسم قشنگت همیشه در کارات خبره ودر جامعه بالا نشین باشین . صدرا جون عزیزم از الان می تونم حس کنم که خدا چه پسر باهوش و عاقل را به ما عطا کرده ومامان وبابا واقعا دوست دارند وهمی...
9 مرداد 1390
1